Erfan
قالب وبلاگ
درباره ي سايت

زندگي زيباست و زيبايي از آن ماست
موضوعات سايت
'گالري عكس
جك و لطيفه
جالب و خواندني
اس ام اس ها
اس ام اس مناسبتي
اس ام اس موضوعي
ضرب المثل
سخن بزرگان
دانلود ها
زندگي نامه و بيو گرافي ها
نويسندگان
پیغام مدیر سایت
سلام دوست من به سایت Erfan خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات

دانلود فایل , شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید







دومين شعر از دفتر «حجم سبز» :

ابري نيست . 
بادي نيست‌. 


مي نشينم لب حوض‌: 
گردش ماهي ها ، روشني ، من ، گل ، آب‌. 
پاكي خوشه زيست‌. 

مادرم ريحان مي چيند. 
نان و ريحان و پنير ، آسماني بي ابر ، اطلسي هايي تر. 
رستگاري نزديك : لاي گل هاي حياط‌. 

نور در كاسه مس ، چه نوازش ها مي ريزد! 
نردبان از سر ديوار بلند ، صبح را روي زمين مي آرد. 
پشت لبخندي پنهان هر چيز. 
روزني دارد ديوار زمان ، كه از آن ، چهره من پيداست‌. 
چيزهايي هست ، كه نمي دانم‌. 
مي دانم ، سبزه اي را بكنم خواهم مرد. 
مي روم بالا تا اوج ، من پر از بال و پرم‌. 
راه مي بينم در ظلمت ، من پر از فانوسم‌. 
من پر از نورم و شن 
و پر از دار و درخت‌. 


پرم از راه ، از پل ، از رود ، از موج‌. 
پرم از سايه برگي در آب‌: 
چه درونم تنهاست‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 94

سومين شعر از دفتر «حجم سبز» :


روزي 
خواهم آمد ، و پيامي خواهم آورد. 


در رگ ها ، نور خواهم ريخت . 
و صدا خواهم در داد: اي سبدهاتان پر خواب‌! سيب آوردم ، 
سيب سرخ خورشيد. 

خواهم آمد ، گل ياسي به گدا خواهم داد. 
زن زيباي جذامي را ، گوشواره اي ديگر خواهم بخشيد. 
كور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ‌! 
دوره گردي خواهم شد ، كوچه ها را خواهم گشت . 
جار خواهم زد: آي شبنم ، شبنم ، شبنم‌. 
رهگذاري خواهد گفت : راستي را ، شب تاريكي است‌، 
كهكشاني خواهم دادش . 
روي پل دختركي بي پاست ، دب آكبر را بر گردن او 
خواهم آويخت‌. 
هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چيد. 
هر چه ديوار ، از جا خواهم بركند. 
رهزنان را خواهم گفت : كارواني آمد بارش لبخند! 
ابر را ، پاره خواهم كرد. 
من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشيد ، دل ها را با عشق، 
سايه ها را با آب ، شاخه ها را با باد. 


و بهم خواهم پيوست ، خواب كودك را با زمزمه 
زنجره ها. 
بادبادك ها ، به هوا خواهم برد. 
گلدان ها ، آب خواهم داد. 

خواهم آمد ، پيش اسبان ، گاوان ، علف سبز نوازش 
خواهم ريخت‌. 
مادياني تشنه ، سطل شبنم را خواهد آورد. 
خر فرتوتي در راه ، من مگس هايش را خواهم زد. 

خواهم آمد سر هر ديواري ، ميخكي خواهم كاشت‌. 
پاي هر پنجره اي ، شعري خواهم خواند. 
هر كلاغي را ، كاجي خواهم داد. 
مار را خواهم گفت : چه شكوهي دارد غوك ! 
آشتي خواهم داد . 
آشنا خواهم كرد. 
راه خواهم رفت‌. 


نور خواهم خورد. 
دوست خواهم داشت‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 91

چهارمين شعر از دفتر «حجم سبز» :


آسمان‌، آبي تر، 
آب آبي تر. 


من در ايوانم‌، رعنا سر حوض‌. 

رخت مي شويد رعنا. 
برگ ها مي ريزد. 
مادرم صبحي مي گفت‌: موسم دلگيري است‌. 
من به او گفتم‌: زندگاني سيبي است‌، گاز بايد زد 
با پوست‌. 

زن همسايه در پنجره اش‌، تور مي بافد، مي خواند. 
من «ودا» مي خوانم‌، گاهي نيز 
طرح مي ريزم سنگي‌، مرغي‌، ابري‌. 

آفتابي يكدست‌. 
سارها آمده اند. 
تازه لادن ها پيدا شده اند. 
من اناري را، مي كنم دانه‌، به دل مي گويم‌: 
خوب بود اين مردم‌، دانه هاي دلشان پيدا بود. 


مي پرد در چشمم آب انار: اشك مي ريزم‌. 
مادرم مي خندد. 
رعنا هم‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 111

پنجمين شعر از دفتر «حجم سبز» :


آب را گل نكنيم‌: 
در فرودست انگار، كفتري مي خورد آب‌. 


يا كه در بيشه دور، سيره اي پر مي شويد. 
يا در آبادي‌، كوزه اي پر مي گردد. 

آب را گل نكنيم‌: 
شايد اين آب روان‌، مي رود پاي سپيداري‌، تا فرو شويد 
اندوه دلي‌. 
دست درويشي شايد، نان خشكيده فرو برده در آب‌. 

زن زيبايي آمد لب رود، 
آب را گل نكنيم‌: 
روي زيبا دو برابر شده است‌. 

چه گوارا اين آب‌! 
چه زلال اين رود! 
مردم بالادست‌، چه صفايي دارند! 
چشمه هاشان جوشان‌، گاوهاشان شيرافشان باد! 
من نديدم دهشان‌، 


بي گمان پاي چپرهاشان جا پاي خداست‌. 
ماهتاب آن جا، مي كند روشن پهناي كلام‌. 
بي گمان در ده بالادست‌، چينه ها كوتاه است‌. 
مردمش مي دانند، كه شقاق چه گلي است‌. 
بي گمان آن جا آبي‌، آبي است‌. 
غنچه اي مي شكفد، اهل ده باخبرند. 
چه دهي بايد باشد! 
كوچه باغش پر موسيقي باد! 
مردمان سر رود، آب را مي فهمند. 
گل نكردندش‌، ما نيز 
آب را گل نكنيم‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 95

ششمين شعر از دفتر «حجم سبز» :


دشت هايي چه فراخ‌! 
كوه هايي چه بلند! 


در گلستانه چه بوي علفي مي آمد! 
من در اين آبادي‌، پي چيزي مي گشتم‌: 
پي خوابي شايد، 
پي نوري‌، ريگي‌، لبخندي‌. 

پشت تبريزي ها 
غفلت پاكي بود، كه صدايم مي زد. 

پاي ني زاري ماندم‌، باد مي آمد، گوش دادم‌: 
چه كسي با من‌، حرف مي زند؟ 
سوسماري لغزيد. 
راه افتادم‌. 
يونجه زاري سر راه‌. 
بعد جاليز خيار، بوته هاي گل رنگ 
و فراموشي خاك‌. 

لب آبي 


گيوه ها را كندم‌، و نشستم‌، پاها در آب‌:
«من چه سبزم امروز 
و چه اندازه تنم هوشيار است‌! 
نكند اندوهي‌، سر رسد از پس كوه‌. 
چه كسي پشت درختان است؟ 
هيچ‌، مي چرخد گاوي در كرد. 
ظهر تابستان است‌. 
سايه ها مي دانند، كه چه تابستاني است‌. 
سايه هايي بي لك‌، 
گوشه يي روشن و پاك‌، 
كودكان احساس‌! جاي بازي اين جاست‌. 
زندگي خالي نيست‌: 
مهرباني هست‌، سيب هست‌، ايمان هست‌. 
آري 
تا شقايق هست‌، زندگي بايد كرد. 

در دل من چيزي است‌، مثل يك بيشه نور، مثل خواب دم 
صبح 


و چنان بي تابم‌، كه دلم مي خواهد 
بدوم تا ته دشت‌، بروم تا سر كوه‌. 
دورها آوايي است‌، كه مرا مي خواند.»



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 97

هفتمين شعر از دفتر «حجم سبز» :


ماه بالاي سر آبادي است ، 
اهل آبادي در خواب‌. 


روي اين مهتابي ، خشت غربت را مي بويم‌. 
باغ همسايه چراغش روشن‌، 
من چراغم خاموش ، 
ماه تابيده به بشقاب خيار ، به لب كوزه آب‌. 

غوك ها مي خوانند. 
مرغ حق هم گاهي‌. 

كوه نزديك من است : پشت افراها ، سنجدها. 
و بيابان پيداست‌. 
سنگ ها پيدا نيست‌، گلچه ها پيدا نيست‌. 
سايه هايي از دور ، مثل تنهايي آب ، مثل آواز خدا پيداست‌. 

نيمه شب با يد باشد. 
دب آكبر آن است : دو وجب بالاتر از بام‌. 
آسمان آبي نيست ، روز آبي بود. 



ياد من باشد فردا ، بروم باغ حسن گوجه و قيسي بخرم‌. 
ياد من باشد فردا لب سلخ ، طرحي از بزها بردارم‌، 
طرحي از جاروها ، سايه هاشان در آب‌. 
ياد من باشد ، هر چه پروانه كه مي افتد در آب ، زود از آب 
در آرم‌. 
ياد من باشد كاري نكنم ، كه به قانون زمين بر بخورد . 
ياد من باشد فردا لب جوي ، حوله ام را هم با چوبه بشويم‌. 
ياد من باشد تنها هستم‌. 

ماه بالاي سر تنهايي است‌. 

 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 96

هشتمين شعر از دفتر «حجم سبز» :


رفته بودم سر حوض 
تا ببينم شايد ، عكس تنهايي خود را در آب ، 


آب در حوض نبود . 
ماهيان مي گفتند: « هيچ تقصير درختان نيست.» 
ظهر دم كرده تابستان بود ، 
پسر روشن آب ، لب پاشويه نشست 
و عقاب خورشيد ، آمد او را به هوا برد كه برد. 

به درك راه نبرديم به اكسيژن آب‌. 
برق از پولك ما رفت كه رفت‌. 
ولي آن نور درشت ، 
عكس آن ميخك قرمز در آب 
كه اگر باد مي آمد دل او ، پشت چين هاي تغافل مي زد، 
چشم ما بود. 
روزني بود به اقرار بهشت‌. 

تو اگر در تپش باغ خدا را ديدي ، همت كن 



و بگو ماهي ها ، حوضشان بي آب است‌. 

باد مي رفت به سر وقت چنار. 
من به سر وقت خدا مي رفتم‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 88

نهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :

 

 

«خانه دوست كجاست؟» در فلق بود كه پرسيد سوار.
آسمان مكثي كرد. 



رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن ها 
بخشيد 
و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت‌: 

«نرسيده به درخت‌، 
كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است 
و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است 
مي روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ‌، سر به در مي آرد، 
پس به سمت گل تنهايي مي پيچي‌، 
دو قدم مانده به گل‌، 
پاي فواره جاويد اساطير زمين مي ماني 
و تو را ترسي شفاف فرا مي گيرد. 
در صميميت سيال فضا، خش خشي مي شنوي‌: 
كودكي مي بيني 
رفته از كاج بلندي بالا، جوجه بردارد از لانه نور 
و از او مي پرسي 
خانه دوست كجاست.» 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 97

دهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



به سراغ من اگر مي آييد، 
پشت هيچستانم‌. 


پشت هيچستان جايي است‌. 
پشت هيچستان رگ هاي هوا، پر قاصدهايي است 
كه خبر مي آرند، از گل واشده دورترين بوته خاك‌. 
روي شن ها هم‌، نقش هاي سم اسبان سواران ظريفي است 
كه صبح 
به سر تپه معراج شقايق رفتند. 
پشت هيچستان‌، چتر خواهش باز است‌: 
تا نسيم عطشي در بن برگي بدود، 
زنگ باران به صدا مي آيد. 
آدم اين جا تنهاست 
و در اين تنهايي‌، سايه ناروني تا ابديت جاري است‌. 

به سراغ من اگر مي آييد، 
نرم و آهسته بياييد، مبادا كه ترك بردارد 
چيني نازك تنهايي من‌. چيني نازك تنهايي من‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 98

يازدهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



قايقي خواهم ساخت‌، 
خواهم انداخت به آب‌. 


دور خواهم شد از اين خاك غريب 
كه در آن هيچ كسي نيست كه در بيشه عشق 
قهرمانان را بيدار كند. 

قايق از تور تهي 
و دل از آرزوي مرواريد، 
هم چنان خواهم راند. 
نه به آبي ها دل خواهم بست 
نه به دريا-پرياني كه سر از خاك به در مي آرند 
و در آن تابش تنهايي ماهي گيران 
مي فشانند فسون از سر گيسوهاشان‌. 

هم چنان خواهم راند. 
هم چنان خواهم خواند: «دور بايد شد، دور. 
مرد آن شهر اساطير نداشت‌. 
زن آن شهر به سرشاري يك خوشه انگور نبود. 



هيچ آيينه تالاري‌، سرخوشي ها را تكرار نكرد. 
چاله آبي حتي‌، مشعلي را ننمود. 
دور بايد شد، دور. 
شب سرودش را خواند، 
نوبت پنجره هاست.» 

هم چنان خواهم خواند. 
هم چنان خواهم راند. 

پشت درياها شهري است 
كه در آن پنجره ها رو به تجلي باز است‌. 
بام ها جاي كبوترهايي است كه به فواره هوش بشري 
مي نگرند. 
دست هر كودك ده ساله شهر، خانه معرفتي است‌. 
مردم شهر به يك چينه چنان مي نگرند 
كه به يك شعله‌، به يك خواب لطيف‌. 
خاك‌، موسيقي احساس تو را مي شنود 


و صداي پر مرغان اساطير مي آيد در باد. 
پشت درياها شهري است 

كه در آن وسعت خورشيد به اندازه چشمان سحرخيزان 
است‌. 
شاعران وارث آب و خرد و روشني اند. 

پشت درياها شهري است‌! 
قايقي بايد ساخت‌. قايقي بايد ساخت 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 109

دوازدهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



تا سواد قريه راهي بود. 
چشم هاي ما پر از تفسير ماه زنده بومي، 


شب درون آستين هامان‌. 

مي گذشتيم از ميان آبكندي خشك‌. 
از كلام سبزه زاران گوش ها سرشار، 
كوله بار از انعكاس شهر هاي دور. 
منطق زبر زمين در زير پا جاري‌. 

زير دندان هاي ما طعم فراغت جابجا ميشد. 
پاي پوش ما كه از جنس نبوت بود ما را با نسيمي از زمين 
مي كند. 
چو بدست ما به دوش خود بهار جاودان مي برد. 
هر يك از ما آسماني داشت در هر انحناي فكر. 
هر تكان دست ما با جنبش يك بال مجذوب سحر مي خواند. 
جيب هاي ما صداي جيك جيك صبح هاي كودكي مي داد. 
ما گروه عاشقان بوديم و راه ما 
از كنار قريه هاي آشنا با فقر 



تا صفاي بيكران مي رفت‌. 

بر فراز آبگيري خود بخود سرها خم شد: 
روي صورت هاي ما تبخير مي شد شب 
و صداي دوست مي آمد به گوش دوست‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 93

سيزدهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



با سبد رفتم به ميدان‌، صبح گاهي بود.با سبد رفتم به ميدان‌، صبح گاهي بود. 


ميوه ها آواز مي خواندند. 
ميوه ها در آفتاب آواز مي خواندند. 
در طبق ها، زندگي روي كمال پوست ها خواب سطوح جاودان مي ديد. 
اضطراب باغ ها در سايه هر ميوه روشن بود. 
گاه مجهولي ميان تابش به ها شنا مي كرد. 
هر اناري رنگ خود را تا زمين پارسايان گسترش مي داد. 
بينش هم شهريان‌، افسوس‌، 
بر محيط رونق نارنج ها خط مماسي بود. 

من به خانه بازگشتم‌، مادرم پرسيد: 
ميوه از ميدان خريدي هيچ؟ 
- ميوه هاي بي نهايت را كجا مي شد ميان اين سبد جا داد؟ 
- گفتم از ميدان بخر يك من انار خوب‌. 
- امتحان كردم اناري را 
انبساطش از كنار اين سبد سر رفت‌. 
- به چه شد، آخر خوراك ظهر ... 
- ... 

ظهر از آيينه ها تصوير به تا دوردست زندگي مي رفت‌.



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 104

مطالب گذشته
» خوشا به حال ترك شيرازي »» سه شنبه 13 اسفند 1392
» زندگي زيباست.... »» دوشنبه 12 اسفند 1392
» خرید گلس عمده و سود فروش آن »» جمعه 15 دی 1402
» . »» جمعه 14 آذر 1393
» ضرب المثل ل م ن و ه ي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل هاي ع غ ف ق ك گ »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل هاي س ش ص ض ط ظ »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل د ذ ر ز »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل ج چ ح خ »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل پ ت »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل ب »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل الف »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي محمد اصفهاني »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي كامران و هومن »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي فرامرز اصلاني »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي عباس قادري »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي عليرضا افتخاري »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي عليرضا عصار »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي شهرام شبپره »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي شادمهر عقيلي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي ستار »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي سالار عقيلي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي سياوش قميشي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي جواد يساري »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي ايرج بسطامي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي اميد »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي آغاسي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» اس ام اس كريسمس 6 »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» اس ام اس كريسمس 4 »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» اس ام اس كريسمس 5 »» چهارشنبه 30 مهر 1393
تعداد صفحات : 30
آمار کاربران

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضويت سريع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مطالب محبوب
جك و لطيفه بازدید : 439
زندگي زيباست.... بازدید : 213
ضرب المثل پ ت بازدید : 205
عكس شير بازدید : 203
ضرب المثل ج چ ح خ بازدید : 195
بدان كه ميداني بازدید : 193
الاغ بازدید : 193
عكس طبيعت بازدید : 191
عكس دو اسب زيبا بازدید : 189
آرش كمانگير بازدید : 187
گلايه قران از ما بازدید : 187
روانه بازدید : 187
تا گل هيچ بازدید : 183
سمت خيال دوست بازدید : 175
خبرنامه
برای اطلاع از آپیدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شوید تا جدیدترین مطالب به ایمیل شما ارسال شود
نظر سنجي
آيا وبلاگم را پسنديديد؟

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به Erfan مي باشد.

جدید ترین موزیک های روز



طراح و مترجم قالب

طراح قالب

جدیدترین مطالب روز

فیلم روز

Erfan