Erfan
قالب وبلاگ
درباره ي سايت

زندگي زيباست و زيبايي از آن ماست
موضوعات سايت
'گالري عكس
جك و لطيفه
جالب و خواندني
اس ام اس ها
اس ام اس مناسبتي
اس ام اس موضوعي
ضرب المثل
سخن بزرگان
دانلود ها
زندگي نامه و بيو گرافي ها
نويسندگان
پیغام مدیر سایت
سلام دوست من به سایت Erfan خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات

دانلود فایل , شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید







چهاردهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



گوش كن ، دورترين مرغ جهان مي خواند. 
شب سليس است‌، و يكدست ، و باز. 


شمعداني ها 
و صدادارترين شاخه فصل ، ماه را مي شنوند. 

پلكان جلو ساختمان ، 
در فانوس به دست 
و در اسراف نسيم ، 

گوش كن ، جاده صدا مي زند از دور قدم هاي ترا. 
چشم تو زينت تاريكي نيست‌. 
پلك ها را بتكان ، كفش به پا كن ، و بيا. 
و بيا تا جايي ، كه پر ماه به انگشت تو هشدار دهد 
و زمان روي كلوخي بنشيند با تو 
و مزامير شب اندام ترا، مثل يك قطعه آواز به خود 
جذب كنند. 
پارسايي است در آنجا كه ترا خواهد گفت : 
بهترين چيز رسيدن به نگاهي است كه از حادثه عشق 
تر است‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 123

پانزدهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



به تماشا سوگند 
و به آغاز كلام 


و به پرواز كبوتر از ذهن 
واژه اي در قفس است‌. 

حرف هايم ، مثل يك تكه چمن روشن بود. 
من به آنان گفتم‌: 
آفتابي لب درگاه شماست 
كه اگر در بگشاييد به رفتار شما مي تابد. 

و به آنان گفتم : سنگ آرايش كوهستان نيست 
همچناني كه فلز ، زيوري نيست به اندام كلنگ . 
در كف دست زمين گوهر ناپيدايي است 
كه رسولان همه از تابش آن خيره شدند. 
پي گوهر باشيد. 
لحظه ها را به چراگاه رسالت ببريد. 

و من آنان را ، به صداي قدم پيك بشارت دادم 


و به نزديكي روز ، و به افزايش رنگ . 
به طنين گل سرخ ، پشت پرچين سخن هاي درشت‌. 

و به آنان گفتم : 
هر كه در حافظه چوب ببيند باغي 
صورتش در وزش بيشه شور ابدي خواهد ماند. 
هركه با مرغ هوا دوست شود 
خوابش آرام ترين خواب جهان خواهد بود. 
آنكه نور از سر انگشت زمان برچيند 
مي گشايد گره پنجره ها را با آه‌. 

زير بيدي بوديم‌. 
برگي از شاخه بالاي سرم چيدم ، گفتم : 
چشم را باز كنيد ، آيتي بهتر از اين مي خواهيد؟ 
مي شنيديم كه بهم مي گفتند: 
سحر ميداند،سحر! 

سر هر كوه رسولي ديدند 


ابر انكار به دوش آوردند. 
باد را نازل كرديم 
تا كلاه از سرشان بردارد. 
خانه هاشان پر داوودي بود، 
چشمشان را بستيم . 
دستشان را نرسانديم به سر شاخه هوش‌. 
جيبشان را پر عادت كرديم‌. 
خوابشان را به صداي سفر آينه ها آشفتيم‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 105

شانزدهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



مانده تا برف زمين آب شود. 
مانده تا بسته شود اين همه نيلوفر وارونه چتر. 


ناتمام است درخت‌. 
زير برف است تمناي شنا كردن كاغذ در باد 
و فروغ تر چشم حشرات 
و طلوع سر غوك از افق درك حيات‌. 

مانده تا سيني ما پر شود از صحبت سنبوسه و عيد. 
در هوايي كه نه افزايش يك ساقه طنيني دارد 
و نه آواز پري مي رسد از روزن منظومه برف 
تشنه زمزمه ام‌. 
مانده تا مرغ سرچينه هذياني اسفند صدا بردارد. 
پس چه بايد بكنم 
من كه در لخت ترين موسم بي چهچه سال 
تشنه زمزمه ام؟ 

بهتر آن است كه برخيزيم 
رنگ را بردارم 
روي تنهايي خود نقشه مرغي بكشم 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 101

هفدهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



از هجوم روشنايي شيشه هاي در تكان مي خورد. 
صبح شد، آفتاب آمد. 


چاي را خورديم روي سبزه زار ميز. 

ساعت نه ابر آمد، نرده ها تر شد. 
لحظه هاي كوچك من زير لادن ها نهان بودند. 
يك عروسك پشت باران بود. 

ابرها رفتند. 
يك هواي صاف ، يك گنجشك‌، يك پرواز. 
دشمنان من كجا هستند؟ 
فكر مي كردم‌: 
در حضور شمعداني ها شقاوت آب خواهد شد. 

در گشودم‌:قسمتي از آسمان افتاد در ليوان آب من‌. 
آب را با آسمان خوردم‌. 
لحظه هاي كوچك من خواب هاي نقره مي ديدند. 



من كتابم را گشودم زير سقف ناپديد وقت‌. 

نيمروز آمد. 
بوي نان از آفتاب سفره تا ادراك جسم گل سفر مي كرد. 
مرتع ادراك خرم بود. 

دست من در رنگ هاي فطري بودن شناور شد: 
پرتقالي پوست مي كندم‌. 
شهرها در آيينه پيدا بود. 
دوستان من كجا هستند؟ 
روزهاشان پرتقالي باد! 

پشت شيشه تا بخواهي شب . 
در اتاق من طنيني بود از برخورد انگشتان من با موج‌، 
در اتاق من صداي كاهش مقياس مي آمد. 
لحظه هاي كوچك من تا ستاره فكر مي كردند. 


خواب روي چشم هايم چيز هايي را بنا مي كرد: 
يك فضاي باز ، شن هاي ترنم‌، جاي پاي دوست .... 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 97

هجدهمين شعر از دفتر «حجم سبز» : 



صداي آب مي آيد ، مگر در نهر تنهايي چه مي شويند؟ 
لباس لحظه ها پاك است‌. 


ميان آفتاب هشتم دي ماه 
طنين برف ، نخ هاي تماشا ، چكه هاي وقت‌. 
طراوت روي آجرهاست‌، روي استخوان روز. 
چه مي خواهيم؟ 
بخار فصل گرد واوه هاي ماست‌. 
دهان گلخانه فكر است‌. 

سفرهايي ترا در كوچه هاشان خواب مي بينند. 
ترا در قريه هاي دور مرغاني بهم تبريك مي گويند. 

چرا مردم نمي دانند 
كه لادن اتفاقي نيست ، 
نمي دانند در چشمان دم جنبانك امروز برق آبهاي شط 
ديروز است؟ 
چرا مردم نمي دانند 
كه در گل هاي نا ممكن هوا سرد است؟ 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 99

نوزدهمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



پشت كاجستان ، برف‌. 
برف‌، يك دسته كلاغ‌. 


جاده يعني غربت‌. 
باد، آواز، مسافر، و كمي ميل به خواب‌. 
شاخ پيچك و رسيدن‌، و حياط‌. 

من ، و دلتنگ‌، و اين شيشه خيس‌. 
مي نويسم‌، و فضا. 
مي نويسم ، و دو ديوار ، و چندين گنجشك‌. 

يك نفر دلتنگ است‌. 
يك نفر مي بافد. 
يك نفر مي شمرد. 
يك نفر مي خواند. 

زندگي يعني : يك سار پريد. 
از چه دلتنگ شدي ؟ 
دلخوشي ها كم نيست : مثلا اين خورشيد، 
كودك پس فردا، 


كفتر آن هفته‌. 

يك نفر ديشب مرد 
و هنوز ، نان گندم خوب است‌. 
و هنوز ، آب مي ريزد پايين ، اسب ها مي نوشند. 

قطره ها در جريان‌، 
برف بر دوش سكوت 
و زمان روي ستون فقرات گل ياس‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 131

بيستمين شعر از دفتر «حجم سبز» : 



من در اين تاريكي 
فكر يك بره روشن هستم 


كه بيايد علف خستگي ام را بچرد. 

من در اين تاريكي 
امتداد تر بازوهايم را 
زير باراني مي بينم 
كه دعاهاي نخستين بشر را تر كرد. 

من در اين تاريكي 
درگشودم به چمن هاي قديم‌، 
به طلايي هايي‌، كه به ديوار اساطير تماشا كرديم‌. 

من در اين تاريكي 
ريشه ها را ديدم 
و براي بته نورس مرگ‌، آب را معني كردم‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 98

بيست و يكمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



كفش هايم كو،كفش هايم كو، 
چه كسي بود صدا زد: سهراب؟ 


آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ‌. 
مادرم در خواب است‌. 
و منوچهر و پروانه‌، و شايد همه مردم شهر. 
شب خرداد به آرامي يك مرثيه از روي سر ثانيه ها مي گذرد 
و نسيمي خنك از حاشيه سبز پتو خواب مرا مي روبد. 
بوي هجرت مي آيد: 
بالش من پر آواز پر چلچله هاست‌. 

صبح خواهد شد 
و به اين كاسه آب 
آسمان هجرت خواهد كرد. 

بايد امشب بروم‌. 

من كه از بازترين پنجره با مردم اين ناحيه صحبت كردم 
حرفي از جنس زمان نشنيدم‌. 
هيچ چشمي‌، عاشقانه به زمين خيره نبود. 
كسي از ديدن يك باغچه مجذوب نشد. 
هيچ كسي زاغچه يي را سر يك مزرعه جدي نگرفت‌. 


من به اندازه يك ابر دلم مي گيرد 
وقتي از پنجره مي بينم حوري 
- دختر بالغ همسايه - 
پاي كمياب ترين نارون روي زمين 
فقه مي خواند. 

چيزهايي هم هست‌، لحظه هايي پر اوج 
(مثلاً شاعره يي را ديدم 
آن چنان محو تماشاي فضا بود كه در چشمانش 
آسمان تخم گذاشت‌. 
و شبي از شب ها 
مردي از من پرسيد 
تا طلوع انگور، چند ساعت راه است؟) 
بايد امشب بروم‌. 

بايد امشب چمداني را 
كه به اندازه پيراهن تنهايي من جا دارد، بردارم 
و به سمتي بروم 


كه درختان حماسي پيداست‌، 
رو به آن وسعت بي واوه كه همواره مرا مي خواند. 
يك نفر باز صدا زد: سهراب 
كفش هايم كو؟ كفش هايم كو؟ 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 102

بيست و دومين شعر از دفتر «حجم سبز» : 


صدا كن مراصدا كن مرا. 
صداي تو خوب است‌. 


صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است 
كه در انتهاي صميميت حزن مي رويد. 

در ابعاد اين عصر خاموش 
من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنهاترم‌. 
بيا تا برايت بگويم چه اندازه تنهايي من بزرگ است‌. 
و تنهايي من شبيخون حجم تو را پيش بيني نمي كرد. 
و خاصيت عشق اين است‌. 

كسي نيست‌، 
بيا زندگي را بدزديم‌، آن وقت 
ميان دو ديدار قسمت كنيم‌. 
بيا با هم از حالت سنگ چيزي بفهميم‌. 
بيا زودتر چيزها را ببينيم‌. 
ببين‌، عقربك هاي فواره در صفحه ساعت حوض 
زمان را به گردي بدل مي كنند. 
بيا آب شو مثل يك واوه در سطر خاموشي ام‌. 


بيا ذوب كن در كف دست من جرم نوراني عشق را. 

مرا گرم كن 
(و يك بار هم در بيابان كاشان هوا ابر شد 
و باران تندي گرفت 
و سردم شد، آن وقت در پشت يك سنگ‌، 
اجاق شقايق مرا گرم كرد.) 

در اين كوچه هايي كه تاريك هستند 
من از حاصل ضرب ترديد و كبريت مي ترسم‌. 
من از سطح سيماني قرن مي ترسم‌. 
بيا تا نترسم من از شهرهايي كه خاك سياشان چراگاه 
جرثقيل است‌. 
مرا باز كن مثل يك در به روي هبوط گلابي در اين عصر 
معراج پولاد. 
مرا خواب كن زير يك شاخه دور از شب اصطكاك فلزات‌. 
اگر كاشف معدن صبح آمد، صدا كن مرا. 


و من‌، در طلوع گل ياسي از پشت انگشت هاي تو، 
بيدار خواهم شد. 
و آن وقت 
حكايت كن از بمب هايي كه من خواب بودم‌، و افتاد. 
حكايت كن از گونه هايي كه من خواب بودم‌، و تر شد. 
بگو چند مرغابي از روي دريا پريدند. 
در آن گيروداري كه چرخ زره پوش از روي روياي كودك 
گذر داشت 
قناري نخ زرد آواز خود را به پاي چه احساس آسايشي 
بست‌. 
بگو در بنادر چه اجناس معصومي از راه وارد شد. 
چه علمي به موسيقي مثبت بوي باروت پي برد. 
چه ادراكي از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراويد. 

و آن وقت من‌، مثل ايماني از تابش «استوا» گرم‌، 
تو را در سرآغاز يك باغ خواهم نشانيد. تو را در سرآغاز يك باغ خواهم نشانيد 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 137

بيست و سومين شعر از دفتر «حجم سبز» : 



بزرگ بود بزرگ بود 
و از اهالي امروز بود 


و با تمام افق هاي باز نسبت داشت 
و لحن آب و زمين را چه خوب مي فهميد. 

صداش 
به شكل حزن پريشان واقعيت بود. 
و پلك هاش 
مسير نبض عناصر را 
به ما نشان داد. 
و دست هاش 
هواي صاف سخاوت را 
ورق زد 
و مهرباني را 
به سمت ما كوچاند. 

به شكل خلوت خود بود 
و عاشقانه ترين انحناي وقت خودش را 
براي آينه تفسير كرد. 
و او به شيوه باران پر از طراوت تكرار بود. 


و او به سبك درخت 
ميان عافيت نور منتشر مي شد. 
هميشه كودكي باد را صدا مي كرد. 
هميشه رشته صحبت را 
به چفت آب گره مي زد. 
براي ما، يك شب 
سجود سبز محبت را 
چنان صريح ادا كرد 
كه ما به عاطفه سطح خاك دست كشيديم 
و مثل لهجه يك سطل آب تازه شديم‌. 

و ابرها ديديم 
كه با چقدر سبد 
براي چيدن يك خوشه بشارت رفت‌. 

ولي نشد 
كه روبروي وضوح كبوتران بنشيند 


و رفت تا لب هيچ 
و پشت حوصله نورها دراز كشيد 
و هيچ فكر نكرد 
كه ما ميان پريشاني تلفظ درها 
براي خوردن يك سيب 
چقدر تنها مانديم‌. چقدر تنها مانديم‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 108

بيست و پنجمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



آه‌، در ايثار سطح ها چه شكوهي است! 
اي سرطان شريف عزلت‌! 


سطح من ارزاني تو باد! 

يك نفر آمد 
تا عضلات بهشت 
دست مرا امتداد داد. 
يك نفر آمد كه نور صبح مذاهب 
در وسط دگمه هاي پيرهنش بود. 
از علف خشك آيه هاي قديمي 
پنجره مي بافت‌. 
مثل پريروزهاي فكر، جوان بود. 
حنجره اش از صفاف آبي شط ها 
پر شده بود. 
يك نفر آمد كتاب هاي مرا برد. 
روي سرم سقفي از تناسب گل ها گشيد. 
عصر مرا با دريچه هاي مكرر وسيع كرد. 
ميز مرا زير معنويت باران نهاد. 
بعد، نشستيم‌. 
حرف زديم از دقيقه هاي مشجر. 


از كلماتي كه زندگي شان ، در وسط آب مي گذشت‌. 
فرصت ما زير ابرهاي مناسب 
مثل تن گيج يك كبوتر ناگاه 
حجم خوشي داشت‌. 

نصفه شب بود، از تلاطم ميوه 
طرح درختان عجيب شد. 
رشته مرطوب خواب ما به هدر رفت‌. 
بعد 
دست در آغاز جسم آب تني كرد. 
بعد در احشاي خيس نارون باغ 
صبح شد. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 102

بيست و چهارمين شعر از دفتر «حجم سبز» :



عصر 
چند عدد سار 


دور شدند از مدار حافظه كاج‌. 
نيكي جسماني درخت بجا ماند. 
عطف اشراق روي شانه من ريخت‌. 

حرف بزن‌، اي زن شبانه موعود! 
زير همين شاخه هاي عاطفي باد 
كودكي ام را به دست من بسپار. 
در وسط اين هميشه هاي سياه 
حرف بزن ، خواهر تكامل خوشرنگ‌! 
خون مرا پر كن از ملايمت هوش . 
نبض مرا روي زبري نفس عشق 
فاش كن‌. 
روي زمين هاي محض 
راه برو تا صفاي باغ اساطير. 
در لبه فرصت تلالو انگور 
حرف بزن ، حوري تكلم بدوي ! 
حزن مرا در مصب دور عبادت 
صاف كن‌. 


در همه ماسه هاي شور كسالت 
حنجره آب را رواج بده‌. 

بعد 
ديشب شيرين پلك را 
روي چمن هاي بي تموج ادراك 
پهن كن‌. 



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : جالب و خواندني , شعر نو ,

تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 نویسنده : عرفان طهماسبي l بازدید : 84

مطالب گذشته
» خوشا به حال ترك شيرازي »» سه شنبه 13 اسفند 1392
» زندگي زيباست.... »» دوشنبه 12 اسفند 1392
» خرید گلس عمده و سود فروش آن »» جمعه 15 دی 1402
» . »» جمعه 14 آذر 1393
» ضرب المثل ل م ن و ه ي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل هاي ع غ ف ق ك گ »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل هاي س ش ص ض ط ظ »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل د ذ ر ز »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل ج چ ح خ »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل پ ت »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل ب »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» ضرب المثل الف »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي محمد اصفهاني »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي كامران و هومن »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي فرامرز اصلاني »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي عباس قادري »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي عليرضا افتخاري »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي عليرضا عصار »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي شهرام شبپره »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي شادمهر عقيلي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي ستار »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي سالار عقيلي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي سياوش قميشي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي جواد يساري »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي ايرج بسطامي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي اميد »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» بيوگرافي آغاسي »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» اس ام اس كريسمس 6 »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» اس ام اس كريسمس 4 »» چهارشنبه 30 مهر 1393
» اس ام اس كريسمس 5 »» چهارشنبه 30 مهر 1393
تعداد صفحات : 30
آمار کاربران

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضويت سريع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مطالب محبوب
جك و لطيفه بازدید : 439
زندگي زيباست.... بازدید : 211
عكس شير بازدید : 203
ضرب المثل پ ت بازدید : 203
ضرب المثل ج چ ح خ بازدید : 195
بدان كه ميداني بازدید : 193
الاغ بازدید : 193
عكس طبيعت بازدید : 191
عكس دو اسب زيبا بازدید : 189
آرش كمانگير بازدید : 187
گلايه قران از ما بازدید : 187
روانه بازدید : 185
تا گل هيچ بازدید : 183
سمت خيال دوست بازدید : 175
خبرنامه
برای اطلاع از آپیدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شوید تا جدیدترین مطالب به ایمیل شما ارسال شود
نظر سنجي
آيا وبلاگم را پسنديديد؟

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به Erfan مي باشد.

جدید ترین موزیک های روز



طراح و مترجم قالب

طراح قالب

جدیدترین مطالب روز

فیلم روز

Erfan